ترس از جدائی
نگاهت با نگاهم آشنا نیست
نگاهی دلپذیر و با صفا نیست
من از این آشنایی می ترسم
من از این دل جدایی میترسم
می ترسم وقتی نو آمد به بازار
یار کــهنه بشـه یــــاری دل آزار
نگاهت با نگاهم آشنا نیست
نگاهی دلپذیر و با صفا نیست
من از اول ساده بودم و دل را به پای محبت فدا کردم
به آسـانی آشـنا شـدم و آشـیانه خـود را رهــا کردم
من از این آشنایی می ترسم
من از این دل جدایی میترسم
می ترسم وقتی نو آمد به بازار
یار کــهنه بشـه یــــاری دل آزار
نگاهت با نگاهم آشنا نیست
نگاهی دلپذیر و با صفا نیست
-------------------------------------------
صدای پا
دیگه امشب، صدای پا نمیاد؛ غم میاد و کسی اینجا نمیاد
آسمون دل من بارونیه؛ غم عشقت توی دلم زندونیه
آسمون دل من بارونیه؛ غم عشقت توی دلم زندونیه
با یاد تو رفتم، آن روز توی ابرا؛ نامه ات رو نوشتم، با حرف غم اون جا
یک گل محبت، توی باغ دلها، دیگه وا نمیشه
باز غروب درده؛ با دلت غم من، آشنا نمیشه
حالا مثل پونه ها تو، توی صحرا بی نشونی
بیا تا بگم چه سخته، غم این بی همزبونی
دیگه امشب، صدای پا نمیاد؛ غم میاد و کسی اینجا نمیاد
آسمون دل من بارونیه؛ غم عشقت توی دلم زندونیه، غم عشقت توی دلم زندونیه
-------------------------------------------
بستر غم
بعد از تو هم در بستر غم می توان خفت
بعد از تو هم با دل سخنها می توان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران هرگز نمی آید به پایان
بی تو هم این عشق بی فرجام من شاید که پا بر جا بماند یا نماند
بی تو هم دریای بی آرام دل شاید به طوفانم کشاند یا براند
من که رسوای دل هستم کی زغم پروا کنم
می روم عشق و وفا را بعد از این رسوا کنم
دل ز دریا می زنم تا که دل دریا کنم
دل کی شود آزاد از این باد فریاد از بی داد از این غم
جز غم چه بود این عشق رسوا
شد هستی ام بر باد از این غم
بعد از تو هم در بستر غم می توان خفت
بعد از تو هم با دل سخن ها می توان گفت
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمی آید به پایان
بعد از تو هم این سوز هجران
هر گز نمی آید به پایان
من که رسوای دل هستم کی ز غم پروا کنم
می روم عشق و وفا را بعد از این رسوا کنم
دل به دریا می زنم تا که دل دریا کنم
-----------------------------------------------------------------
در بسته
پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم
آخرش زدم قفلو شکستم
بخاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم
خوشحالم که ای دل باز پر در اووردی
از نین عاشق باز سر در اوردی
خوشحالم که ای دل آشتی کردی با عشق
باز سر از دیار باور در اوردی
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم
پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم
آخرش زدم قفلو شکستم
بخاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با حال پریشون عشقو نشناختیم نشناختیم
خوشحالم که ای دل باز پر در اووردی
از نین عاشق باز سر در اوردی
خوشحالم که ای دل آشتی کردی با عشق
باز سر از دیار باور در اوردی
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم
پشت در بسته با یک قلب شکسته هی نشستم هی نشستم
آخرش زدم قفلو شکستم
بخاطر نجات دل خستم دوباره کمر همتو بستم
ما که بروزگار روزا رو باختیم
همش نشستیمو سوختیمو ساختیم
با چشمای گریون عشقو نشناختیم نشناختیم
-------------------------------------------
لبخند
تا با تو خندیدم اسبت رو زین کردی
با این من ساده تو بدترین کردی
گفتی که عاشق شو بگزار بتازم من
هر جور دلم میخواد اون رو بسازم من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم کج شد کلاه تو
شد غرق خودخواهی طرز نگاه تو
گفتی که عاشق شو(شد)بگزار بتازونم
در عین خود خواهی اون رو بسوزونم
تا با تو خندیدم خود را خدا دیدی
از نسل خاکی ها خود را جدا دیدی
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم اسبت رو زین کردی
با این من ساده تو بدترین کردی
گفتی که عاشق شو(شد) بگزار بتازم من
هر جور دلم میخواد اون رو بسازم من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
تا با تو خندیدم کج شد کلاه تو
شد غرق خودخواهی طرز نگاه تو
گفتی که عاشق شو(شد) بگزار بتازونم
در عین خود خواهی اون رو بسوزونم
تا با تو خندیدم خود را خدا دیدی
از نسل خاکی ها خود را جدا دیدی
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
یک لبخند یک لبخند بود (اون)اشتباه من تنها گناه من
حوصله عاشقی ندارم
من دیگه حوصله ی عا شقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلم میزارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
یادته چطور تو مستی پای رفتنم رو بستی
اونروزی که از تو چشمام افتادی زمین شکستی
رفتی زندگی رو باختی دیگه کار ما رو ساختی
آخه ای دل دیونه کاشکی عشقو میشناختی
من دیگه حوصله ی عا شقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلم میزارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
یادته چطور تو مستی پای رفتنم رو بستی
اونروزی که از تو چشمام افتادی زمین شکستی
رفتی زندگی رو باختی دیگه کار ما رو ساختی
آخه ای دل دیونه کاشکی عشقو میشناختی
من دیگه حوصله ی عا شقی رو ندارم
هرکی باشه پا رو دلم میزارم
خسته ام خسته از این حرفای عاشقونه
خسته از این قهرای بی بهونه
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
بسکه تو ای دل به این در به اون در زدی
سرتو تو سینه به این ور به اون ور زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
کشتی خودت رو تو از بس که پر پر زدی
-------------------------------------------
کجا رفتی
تازه اول لطف خدا بود
کجا رفتی کجا رفتی
وقتی توجهش به ما بود
کجا رفتی کجا رفتی
تازه اول زدودن گرد غریبی
از روی همه خاطره ها بود
کجا رفتی کجا رفتی
بعد از این همه رنج و عذاب چند ساله
تازه اول درد و دل منو شما بود
کجا رفتی کجا رفتی
با نبودنت با نبودنت
حال باغچه پریشونه
گل روشو بر می گردونه
بیچاره
یه صبح تا شب نمی مونه
با نبودنت با نبودنت
غم تو صدای بارونه
قناری خوب نمی خونه
کسی تا تنها نباشه
حال منو نمی دونه
نمی دونه نمی دونه
تازه اول لطف خدا بود
کجا رفتی کجا رفتی
خوشبختی توجهش به ما بود
کجا رفتی کجا رفتی
با نبودنت با نبودنت
حال باغچه پریشونه
گل روشو بر می گردونه
هیچ آرزویی تو دلم
یه صبح تا شب نمی مونه
با نبودنت با نبودنت
غم تو صدای بارونه
قناری خوب نمی خونه
کسی تا تنها نباشه
حال منو نمی دونه
نمی دونه نمی دونه
تازه اول لطف خدا بود
کجا رفتی کجا رفتی
خوشبختی توجهش به ما بود
کجا رفتی کجا رفتی
تازه اول زدودن گرد غریبی
از روی همه خاطره ها بود
کجا رفتی کجا رفتی
-----------------------------------------
غرور شکستنی
با این که نگاهت
خیلی مهربون بود
با این که کلامت
آرامش جون بود
صحبتت با من اما
حواست پیش اون بود
احساس قشنگت
مال دیگرون بود
این که تو با یک نگاه
داشتی دو نشونه
واسه غرور نشکستنیم
خیلی گرون بود
خیلی گرون بود
خوب دستت و خوندم
خوب دستت و خوندم
خوب کودک احساسم و
از خواب پروندم
گل کاشتم و خود رو
توی آتیش ننشوندم
حالا که روزگار این چنینه
اگه تنها باشی بهترینه
با این که نگاهت
خیلی مهربون بود
با این که کلامت
آرامش جون بود
صحبتت با من اما
حواست پیش اون بود
احساس قشنگت
مال دیگرون بود
این که تو با یک نگاه
داشتی دو نشونه
واسه غرور نشکستنیم
خیلی گرون بود
خیلی گرون بود
خوب دستت و خوندم
خوب دستت و خوندم
خوب کودک احساسم و
از خواب پروندم
گل کاشتم و خود رو
توی آتیش ننشوندم
حالا که روزگار این چنینه
اگه تنها باشی بهترینه
با این که نگاهت
خیلی مهربون بود
با این که کلامت
آرامش جون بود
صحبتت با من اما
حواست پیش اون بود
احساس قشنگت
مال دیگرون بود
این که تو با یک نگاه
داشتی دو نشونه
واسه غرور نشکستنیم
خیلی گرون بود
خیلی گرون بود